سلام
خواهشن نظرتان را درباره ي اين غزل بيان بفرماييد.
بنده نوازي مي فرماييد
ز سوز آه و فغاني که مادرم دارد چه بارشي که دو چشم ز خون ترم دارد
گل و لباس عروسي و گوشواره او ميان مردم شهر است، بس کرم دارد
ز زخم،زخم تنش يک فرشته بوسه گرفت چقدر پيکر بي جان او حرم دارد
سوال مي کند از من نگاه کن زينب! بگو که صفحه آئينه باورم دارد؟
دو ديده اش شده بسته، بدون علت نيست ز بس که صورت چون ماه او وَرَم دارد
ز روز واقعه که خسته آمد از کوچه به ناله لحن غريب «سرم،سرم» دارد
ز داستان غم کوچه ها نمي دانم چه لرزه هاي عجيبي برادرم دارد
چه گويم از دل بابا، غريب افتاده نگاه يأس و تأسف به مادرم دارد