سلام خدا بر كاظم بهمني عزيز
ممنون از لطفتون
شما هم لينك شديد راستي ديروز با اقاي لطيفيان ذكر خيرتون بود
با غزلي براي حضرت عباس به روزم و منتظر نظر شما
سلام خدابر كاظم بهمني عزيز
ممنون از لطفت شما هم ليينك شديد
راستي ديروز با اقاي لطيفيان ذكر خيرتون بود
سلام ممنون از حضورتون
التماس دعا
دل من گاهي مي گيره از خودم ، چرا سايم از خودم کوچيکترهچرا قصه ها به آخر مي رسه ، چرا چشماي عروسکا تره
با سلامبلاگ ترانه ي ما به روز شددر اين شماره بخوانيد ، يادداشتي در رابطه با نمايشگاه كتاب ، دو شعر سپيد و ترانه و چند خبرمنتظر حضور تانبا احترامموسوي
سلام جناب بهمني
اميدوارم حالتون خوب باشه با اشعار خيلي خيلي زيباتون تو كتابهاي مادر اشك و ... بسيار صفا كردم
دمتون هميشه داغ
جناب بهمني عزيز مصرع زير كمي وزنش ثقيل نيست؟
مـانـده ام تـــو اگــــر از عــرش بـيـايي پــايين
منتظر قدمهاتون ...
سلام دوست من
مثل هميشه سرزدم خوندم و لذت بردم
با " آخرين تبسم" به روزم
**********************
بخوان به گوش فلاني
*********************
اينبار غيرت ما
*******************
و..................
يه غزل و چند رباعي
منتظر انتقادات شما
يا هووووووووووووووووووووووووووو
مثل هميشه سرزدم خوندم و لذت بردم براي بار چندم البته
سلام دوست من !....خوبيد؟...چقدر غزل خوب خواندم اينجا ...ماشاالله و مرحبا ... غزل آخرتان بسيار كم نقص و زيبا بود ...غزل پست قبل نيز ...اين غزل را هم خيلي دوست دارم و گمانم پيش از اين خوانده بودم :
کسي که در حضور تو غــــزل ارائه مي کند
دست مريزاد و سپاس ... يك نكته : چرا وبلاگ شما در ليست بلاگ رولينگ ، پينگ نمي شود تا از به روز رساني مطلع شويم ؟ ... شاد باشيد و برقرار
سلام
خواهشن نظرتان را درباره ي اين غزل بيان بفرماييد.
بنده نوازي مي فرماييد
ز سوز آه و فغاني که مادرم دارد چه بارشي که دو چشم ز خون ترم دارد
گل و لباس عروسي و گوشواره او ميان مردم شهر است، بس کرم دارد
ز زخم،زخم تنش يک فرشته بوسه گرفت چقدر پيکر بي جان او حرم دارد
سوال مي کند از من نگاه کن زينب! بگو که صفحه آئينه باورم دارد؟
دو ديده اش شده بسته، بدون علت نيست ز بس که صورت چون ماه او وَرَم دارد
ز روز واقعه که خسته آمد از کوچه به ناله لحن غريب «سرم،سرم» دارد
ز داستان غم کوچه ها نمي دانم چه لرزه هاي عجيبي برادرم دارد
چه گويم از دل بابا، غريب افتاده نگاه يأس و تأسف به مادرم دارد
سلام سالار
زيبا بود مثل هميشه...
موفق باشي
يا علي
با ياد دوست
تعابير و مضامين زيبايي به كار برديد اما بيان خيلي عاميانه است!
به طور كلي اخيرا حس مي كنم كه سعي داريد به اين سمت پيش بريد، درسته؟
آيا از كاربرد زبان و گاه تعابير عاميانه هدف خاصي را دنبال مي كنيد؟
نكته اي كه در اين غزل شايسته ي تقدير هست و البته كلا در كارهاي اخيرتون پررنگ تر شده، تاثيرگذاري و ماندگاري مقطع غزل هست ...
...
ممنون كه سر زديد ...
در مورد مطلب قبليم پيامي از جانب شما دريافت نكردم ...
الهي عاقبت بخير شيد