• وبلاگ : گـــ ســـ ل
  • يادداشت : دلم رفت...
  • نظرات : 22 خصوصي ، 197 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با ياد دوست

    سلام استاد

    غرض از مزاحمت اينكه، بچه هاي صفحه ي اطلاع رساني به دنبال اثر ادبي زيبا و خوشگلي مي گشتند و ذهنشان به سمت فريدون مشيري منحرف شده بودند كه حقير وارد صحنه شده و بازار فريدون را كساد نمي دونم ...

    در عوض غزل ((دلم رفت)) را پيشنهاد نمودم كه فرمودند به دليل محتواي بيت:

    اي کاش آن شب دست در مويش نمي بـرد
    زلـفش که آمــــد روي پـيـشـاني دلم رفــــت

    از سوي مقامات بالا اشكال وارد خواهد شد و غزل براي چاپ تاييد نمي گردد آخر شب!

    اجالتا پيرو همان مجوزي كه قبلا صادر نموده بوديد جسارتا غزليات «مشكل سر دلبستگي است»

    و « زير باران» را دادم تا به زودي-همين فردا فكر كنم- در روزنامه خرابه ي ما منتشر گردد.

    باشد كه اين جريده را قلم حضرت عالي منور بفرمايد!

    ضمنا نام شريفتان را نيز گفتم درشت و تابلو بزنند بخوره تو چشم مخاطب

    الهي عاقبت بخير شيم