وقتي وينستون متوجه شد كه جوليا به خاطر ندارد كه 4سال پيش اقيانوسيه با شرقاسيه درجنگ بوده و با اروسيه در حال صلح ، دچار تعجب شد.ببا ابهام گفت : فكر مي كردم هميشه با اروسيه در حال جنگ بوديم.
اين كه او كل جنگ را ساختگي مي خواند ولي ظاهرن متوجه نشده بود كه نام دشمن را عوض كرده اند ! با اين وجود هنوز مسئله برايش اهميتي نداشت. جوليا با بي حوصلگي گفت : كي اهميت ميده ؟ هميشه بعد از هر جنگي جنگ ديگري شروع مي شود و آدم مي داند كه به هرحال همه ي خبرها كذب هستند .
.