• وبلاگ : گـــ ســـ ل
  • يادداشت : يك غزل جديد
  • نظرات : 14 خصوصي ، 122 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + محي الدين 
    man 2 rooze pish ketabe shoma ro kharidam
    vaghean haz kardam
    ba shere kelasic ertebate amighi pida nemikonam
    ama shere shoma amigh ravan va daraye zerafate shere farsist
    payande bashi
    بعد از درود
    به روزم و شما با احترام فراوان دعوتيد


    منتظر نگاهتان هستم

    در پناه خوبيها[گل]

    ده مرو ده مرد را ابله کند...

    درود

    در وبلاگ محمد شيخي لينک شده بوديد و من راهنمايي شدم تا اينجا.

    خيلي غزل روون و جالبي بود. اينکه از زبون يک بيجان اونهم تير چراغ برق چوبي شعر به اين خوبي بگي، خيلي برام جالب بود.

    برات آرزوي موفقيت ميکنم، روز به روز و غزل به غزل.


    بعد از درود
    لذت مضاعف بردم واقعا زيبا بود
    با غزلي به روزم و منتظر قدمهاي سبز شما......
    جسارتا و بي کسب اجازه لينک شديد آقاي بهمني

    آفرين آفرين آفرين

    خيلي خوشم اومد از کارت رفيق

    سلام
    بعد از يک غيبت طولاني برگشتم
    با شعري دربار? بحرين
    منتظر نظرات ارزشمندتون هستم
    يا علي


    سلام/

    شعر زيبايي بود

    پر از سادگي و لطافت

    خد ابا ما نشسته چاي مي نوشه/

    منتظر حضورتان در اين پست غزلگيجه هستم
    با يک شعر محاوره
    و چند لينک مختلف از شعر!


    با احترام:
    صديقه حسيني/رشت


    سلام

    غزل زيبايي ازتون خوندم باحسي ... به روزم و خوشحال ميشم حضورتونو داشته باشم


    سلام

    من يکي از طرفداراي شعراتونم،خوشحال ميشم بم سر بزنيد.

    شما با افتخار لينک شديد.


    سلام کاظم جان
    واقعا دوست داشتنيه اين غزل.يه حس خيلي خيلي خوب برام بوجود آورد...

    با يه غزل به روزم...

    سلام...

    من کاراتون و دوس دارم.

    خوشحال ميشم به وبلاگ منم سر بزنيد اگه حس ترانه داشته باشين.

    سلام...

    با يه غزل جديد به روزم و منتظر حضورتون هستم..

    لبنک هم شدين.

    گفتن ندارد بي تو غمگينم ، بايد بگويم حال خوبي نيست

    تقويم هم بي تو ورق مي خورد، امسال اصلا سال خوبي نيست

    يادش به شر آن روز آن رمال، وقتي کف دست مرا مي ديد

    در چشمهايم خيره ماند و گفت: ((آقا پسر)) نه،فال خوبي نيست

     <      1   2   3   4   5    >>    >