درود بر آقاي بهمني عزيز ...
با يک غزل به روزم و منتظر نقدو نظرات ارزشمند شما
"شما مخاطب اختصاصي اين وبلاگ هستيد "
سلام
کلا غزل خوبيه اما تا 2 بيت مونده به آخر
دقيقا از بيت تذکره ها يک جورايي وا دادي.وقتي براي اولين بار اين غزلت رو گوش دادم خيلي خوشم اومد اما دو بيت آخر از لحاظ زباني.فرم و حتا نوع انتخاب واژه ها کاملا متفاوته با بيت هاي قبلش
سرسره و گره و تصاويري که از اين ها دادي خيلي ملموس و در عين حال بديعه اما کنگره و تذکره زبانت روتغيير داده.مخصوصا قرار گرفتن واژه ي کنگره در کنار واژه ي شمس . حتا اينکه ناگهان تو به مضمون شمس فلش بک زدي و اين کار رو ضعيف کرده.منظورم اينه که خيلي ناگهاني و بدون پشتوانه به شمس رسيدي.
مثلا تو بيت سرسره ها اول يک مقدمه چيني کردي و بعد براش يه مدرک آوردي =(سرسره) اما تو بيت کنگره ها و تذکره ها اينطور نيست
در کل کارهات بسيار زيباست و اگر نقدي ميشه واسه ي زيبايي اونه.سرت رو درد آوردم.ببخشيد.
اولين باره اينجام اما با شعرهاتون آشنام و مجموعه ي پيشامدتون رو خوندم
با اجازه لينکتون مي کنم
سبز باشيد ونويسا
قطامي و چشمان عراقي ت سياه اند قطامي و اين شعر دگر شعر دري نيست
با غزلي به روزم و چشم به راه قدم هاي شما .
با سپاس - علي سليماني
سلام بر کاظم بهمني عزيز
با غزلي تازه به روزم.
درود دوست عزيزم
غزلاي قديمي ت رو مي خوندم. قشنگ بودن.تا رسيدم به اين"بي تـو نـشـسـتم در خـيـابـان زيـر بـاران / گـويي کـه مـجـنـون در بيـابـان زيـر بـاران". اين يکي معرکه بود. خيلي ريزه کاري داره. در نگاه اول فقط قشنگه. ولي با خوندن دو باره و سه باره يکي يکي پنجره هاي زيبايي هاي صنايع ادبي و تصوير هاي زيبا به روي خواننده باز ميشن و اونو غرق لذت مي کنن.
خلاصه.. دمت گرم. خيلي حال کردم با اين غزلت. دوس دارم بيشتر از اينا بنويسم راجع به زيبايي هاي اين غزل. اگه اجازه بدي مي خوام در جلسات انجمنمون بخونمش. ما کنفرانس هاي نيم ساعته به صورت هفتگي داريم در جلسات شعر شهرمون. اگه دوس داشتي سر بزن. www.shanbeshabha.blogfa.com
داداش كاظممون.................................
داداش مثل هميشه بمباران كردي
عاشقتم
سلام آقاي بهمني.خيلي خوشحالم با شما آشنا ميشم.
لعيامحمدي شاعر قزوين هستم.
خوشحال مي شم به وبلاگم سر بزنيد.