به نام خدا
آقاي بهمني سلام. اميدوارم که مرا به خاطر آورده باشيد فکر کنم سال گذشته بود که براي درج بعضي از غزل هاي شما در وب سايتم برايتان پيام نوشتم واجازه گرفتم. اين بار به همان منظور مزاحم مي شوم اما درباره نوشتن، در سايت نيست بلکه براي درج در مجله دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين که خودم دانشجو ادبيات فارسي آن هستم خواستم که شما را در جريان قرار دهم که اگر در صفحه شاعران امروز از شعر ي از شما با نامتان و درج نام کتابتان( پيشامد) استفاده شود آيا از نظر شما اشکالي دارد؟( اگر به خاطر اين موضوع نسبتا ساده برايتان پيام مي نويسم به خاطر اين است که جانب امانت براي من در شعر ديگران بسيار اهميت دارد مخصوصا در وب سايت خودم که به منظور معرفي کتابم ترتيب داده بودم حائزاهميت بيشتري بود) در هر حال مجله ما که حاصل جلسات کار گاهي خواهد بود ،هنوز در مراحل اوليه است ولي براي جمع آوري مطالب خوب وتازه در هر زمينه اي(نقد، داستان، شعر و...) گروه ما( گروه واحه) حسابي در تکاپوست وچون وقتي نام شعراي نسل جديد ميآيد من ناخود آگاه ياد شعر" زلفش که آمد روي پيشاني" مي شوم تصميم گرفتم در فرصت مقتضي براي شما پيام بنويسم .به هر صورت از شما متشکرم به خاطر اينکه پيامم طولاني شد پوزش مي طلبم. شاعران معمولا گوش شنوايي براي شنيدن شعر هستند پس اين رباعيم را در پايان پيامم مي نويسم تا جبران طولاني بودنش بشود:

شرح تمام بي کسي ام را کتاب کن
ابعاد تلخ تيرگي ام را خراب کن
آقاي لحظه هاي سپيد سرودنم
لطفا مرا به نام کبوتر خطاب کن

زير سايه الطاف ولي عصر (عج)باشيد.