• وبلاگ : گـــ ســـ ل
  • يادداشت : خوبان ببخشند!
  • نظرات : 7 خصوصي ، 32 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام بر اهل سلام :

    اون جمله هم كه خودت بهم ياد دادي ؛ كاظم بابا اين آقاي ما كي ميخواهد بياد ؟ هر روز هر روز هي منتظرش مي شينيم و انگار نه انگار ما هم آدميم ، مگه فرق ما با اونايي كه با يه نگاه آدم شدن چيه ؟ چرا همش بهم ميگين اونا از ته دل اينو خواستند و شدند ؛ بابا بايد خل و چل بازي دربيارم تا بفهمن من هم ميخوام مثل رفيق فابريكهاي امام زمان باشم ؟

    ديگه خسته شدم ، ولي منظورم اين نيست كه به شيطون رو بدم بياد سوارم بشه هااا ، نه ، اينو دارم برا آقام ميگم كه فكر نكنه من هم مثل پسر مهزيار اون همه قدرت دارم كه بدون اون سر كنم ...

    رفيق 6 دعام كن ، به مادر بگو باز هم يه نذر بكنه ، به هموني كه نذر قبل رو كرد ؛ اينبار برا خودمه و برا آينده و اين بلاتكليفي خودم ...

    زير سايه ي رحمت حق

    يا علي مدد