از غم خبري نبود اگر عشق نبوددل بود ولي چه سود اگر عشق نبود؟
بي رنگ تر از نقطه ي موهومي بوداين دايرهي کبود، اگر عشق نبود
از آينهها غبار خاموشي راعکس چه کسي زدود اگر عشق نبود؟
در سينهي هر سنگ دلي در تپش استاز اين همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بي عشق دلم جز گرهي کور چه بود؟دل چشم نمي گشود اگر عشق نبود
از دست تو در اين همه سرگردانيتکليف دلم چه بود اگر عشق نبود؟[گل]
سلام شاعرپيشامدها
دست مريزاد پيشامدتو خوندم ولذت بردم
خوشحال ميشم بهم سربزني
سلام
دعوتيد به چهارمين آپ وبلاگ ماريا10
همه آمدند و رفتند و هنوز در کمينم
تو غزل نوشته باشي و بخوانم و ببينم
بداهه گويي هامونم به درد نميخوره
ارباب به روز کن لطفا
کمتر از يک ماه به شروع المپيک لندن مانده اما...
حميد جان حتي باخت چيزي از بزرگيت کم نميکند
با مطلبي غير شعري و ورزشي به روزم
خوشحال ميشم از حضور و نظر دوستان شاعر