سلام
بروز کردم
بٌروز دادم
بفرماييد
حال اگر چه هيچ نذري عهده دار ِ وصل نيستيک زمان پيشآمدي بودم که امکان داشتم
غزل زيبايي خوندم اين بيت رو دوس داشتم
منم بروزم
سلام آقاي بهمني
چقدر ما رو منتظر نگه مي داريد ؟
کتاب پيشامد رو ديگه همشو حفظ شديم !
حداقل وبلاگ رو آپ کنيد بابا!
کي اندازه ي ماندنت بوده ام؟ که اندازه ي بودنم مي روي!
من از شعله آه خود شاکي ام تو را باب احساس من مي پزدسلامبا احترام دعوتيد.با افتخار لينک شدي.
سلام و سپاس آقاي بهمني
احساستون و قلمتون رو بسيار مي پسندم
ديروز موفق شدم کتابتون رو تهيه کنم.
با غزل
هر که را دور کني دور و برت مي ايد
از محبت چه بلاها به سرت مي آيد
و با اين مصرع طلايي
تا که در دسترسي از تو همه بي خبرند
تا کمي دور شوي هي خبرت مي آيد
براي لحظاتي گريه کردم.آره گريه کردم چون حقيقتيه و چه خوب بر زبان آورديد.
مرسي شاعر
مرسي
هميشه باشيد.
خوشحال ميشم به وبلاگ من هم سري بزنيد.
يا علي