سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] حکمت را هر جا باشد فراگیر که حکمت گاه در سینه منافق بود پس در سینه‏اش بجنبد تا برون شود و با همسانهاى خود در سینه مؤمن بیارمد . [نهج البلاغه]

غزل جدید

ارسال‌کننده : کاظم بهمنی در : 90/11/14 7:37 عصر


 
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
 

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
 

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
 

مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
...
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
 

عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
 

قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
 

حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
 

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را 




کلمات کلیدی :